صبح طلوع کرده، مخمل خورشید از پنجره به خانه می تابد. صدایی در شهر پیچیده، گوش کنید…
الله اَکبَرُ، الله اَکبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ الله وَالله اَکبَرُ…
نگاه خدا به قلبهای مؤمنان روزهدار، مثل نسیمی ملایم، وزیدن گرفته است…
…الله اَکبَرُ وَ لله الحَمْدُ، الله اَکبَرُ عَلی ما هَدانا .
یک ماه دهان و زبان و چشم و فکر را از هر چه نخواستی تو، بر کنار داشتیم. شاید برایمان دشوار بود اما به خواست تو بود، و چه اطاعت شیرینی بود. حالا تو از سرِ بزرگواری بیکرانت، ما را به دریای کرامتت راه دادهای…چه فطر و گشایشِ روزه دلپذیری شده است! به رسم حضور در پیشگاه رب، لباس نوی عید می پوشیم. تکبیر گویان خود را به نوای نسیم ملایم بزرگیت می سپاریم،به راه می افتیم تا به میعادگاه روزه دارن شهر برسیم. قنوت گشایش می گیریم. اللهمَّ اَهْلَ الکبْریاءِ وَالعَظَمَةِ، وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ…..
و چه زیبا خدای رحمان و رحیم، شکوفه های استجابت دعاهایمان را در دستان قنوت گرفته میهمانانش قرار می دهد.